سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 اذر87 - منتظران دل خفته

حکایت گنجها

پنج شنبه 87 آبان 30 ساعت 11:11 صبح
در افسانه های کهن هندوستان حکایتی دلنشین وجود دارد که به نحو زیبایی قدرت درون انسان را بازگو می کند. این افسانه زیبا و دلپذیر حاوی پیامی به یادماندنی است:
« می گویند که در روزگاران دور ، آدمیان همه خلق و خو و سرشتی خدای گونه داشتند ولی از امکانات و تواناییهای خود خوب استفاده نکردند و کار به جایی رسید که برهما ، خدای خدایان ، تصمیم گرفت قدرت خدایی را از آنان بازگیرد و آن را در جایی پنهان کند که دست آنها از آن کوتاه باشد. بدین منظور ، او در جستجوی مکانی برآمد که مخفی گاهی مطمئن و دور از دسترس آدمیان باشد.
زمانی که برهما با دیگر خدایان در این مورد مشورت نمود، آنها چنین پیشنهاد کردند ، بهتر است قدرت بیکران انسانها را در اعماق خاک پنهان کنیم. برهما گفت: آنجا جای مناسبی نیست زیرا که آنها ژرفای خاک را خواهند کاوید و دوباره به آن دست پیدا خواهند کرد. سپس خدایان گفتند ، بهتر است نیروی یزدانی آدمیان را به اعماق اقیانوسها منتقل کنیم تا از دسترس آنها دور باشد. این بار برهما گفت، آنجا نیز مناسب نیست زیرا دیر یا زود انیان به عمق دریاها و اقیانوسها رخنه خواهد کرد و گمشده خود را خواهد یافت و آن را به روی آب خواهد آورد.
آنگاه خدایان کوچک با یکدیگر انجمن کردند و گفتند: ما نمی دانیم این نیروی عظیم را کجا باید پنهان کنیم. به نظر میرسد که در آ ب و خاک ، جایی پیدا نمی شود که آدمی نتواند به آن دست یابد!
در این هنگام برهما گفت : کاری که با نیروی یزدانی آدمی می کنیم این است که ما آن را در اعماق وجود او پنهان می کنیم ! آنجا بهترین محل برای پنهان کردن این گنج گرانبهاست و یگانه جایی است که آدمی هرگز به فکر جستجو و یافتن آن بر نخواهد آمد

نوشته شده توسط : سادات

نظرات دیگران [ نظر]


چند جمله

چهارشنبه 87 آبان 29 ساعت 8:28 صبح

دختر گرامی پیامبر فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) به من گفت :  ای فاطمه هر که بر تو صلوات فرستد، خداوند او را بیامرزد و در هر جای بهشت که باشم او را به من ملحق گرداند

                       نمایش تصویر در وضیعت عادینمایش تصویر در وضیعت عادینمایش تصویر در وضیعت عادینمایش تصویر در وضیعت عادی

سه چیز در دنیا صدا ندارد؟عیب ثروتمند..مرگ گدا...چوب خدا

              نمایش تصویر در وضیعت عادی

روزگاریست همه عرض بدن میخواهند/همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند/دیو هستند ولی مثل پری می پوشند/ گرگ هایی که لباس پدری می پوشند/آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند/عشق ها را همه با دور کمر می سنجند/خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد/عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد

      نمایش تصویر در وضیعت عادی


نوشته شده توسط : سادات

نظرات دیگران [ نظر]


گله دارم

شنبه 87 آبان 25 ساعت 1:54 عصر

به نام ان که قانون طبیعت را آفرید بعد زندگی در ان را با ادم خلق نمود

خدا جونم این چه دوره ای هست که توش دارم زندگی میکنم..........

چرا اکثرییت قانون زندگی رو نمیدونن ؟؟؟؟؟..

چرا نماز به باد مسخره گرفته شده ؟

چرا همه به نحوی وضو رو قبول ندارن از خودشون در میارن ؟؟...

امروز خودت شاهد بودی خدا جونم که خانومه میگفت من با کفش نماز میخونم ....

واه .......واه استغفرالله........ چه چیزا؟؟

منم مات داشتم حرفاشون رو گوش میدادم اخه قربونش برم یکی دو تا نیستن .....

خدا جون خودت این ادامها رو اصلاح کن.

با لاک نماز خوندن........

بی وضو نماز خوندن.................

با کفش نماز خوندن.............................

.............


نوشته شده توسط : سادات

نظرات دیگران [ نظر]


<      1   2