سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 بهمن87 - منتظران دل خفته

زیارت قبر حسین علیه السلام امان از آتش (30)
مجلسى علیه الرحمه در بحار از جناب سلیمان اعمش که از بزرگان شیعه و نزد همه مسلمین محترم و مورد اعتماد است نقل مى نماید: که در کوفه شبى همسایه ام در خانه من بود در اثناء صحبت فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام را در شب جمعه ذکر نمودم همسایه منکر بود. گذشت ، فردا اعمش و چند نفر دیگر به کربلا رفتند، امّا همسایه را دیدند که زودتر از آنها و گریان آمده است ،
پس از آنکه از او علّت را مى پرسند، گوید: پس از آنکه خوابیدم دیدم قیامت بر پا شده هودجى سیاه پوش از آسمان نازل ودر آن مخدره دو عالم فاطمه زهرا (س ) است ، همه دستها رو بهودج دراز است و تقاضاى شفاعت دارند رقعه هائى به دست اشخاص داده مى شود، نگاه کردم دیدم در آن نو شته
((امان من النار لزوّار قبر الحسین علیه السلام فى لیله الجمعه ))
امان و راحتى از آتش است براى زیارت کنندگان قبر امام حسین علیه السلام در شب جمعه .
گفتم : اى بى بى عالم به من هم لطف بفرما که من سخت به آن نیازمندم فرمود: مگر تو منکر فضیلت زیارت قبر فرزندم حسین علیه السلام نبودى .(31)
( چگونگى استشفا از تربت کربلا )
شیخ اجل ، ابن قولویه ، استاد شیخ مفید رحمه الله در کتاب کامل الزیارة به اسناد خود از محمد بن مسلم روایت کرده که گفت : به مدینه رفتم و بیمار شدم . حضرت امام محمد باقر علیه السلام مقدارى آشامیدنى در ظرفى که دستمال بالاى آن بود، به وسیله غلام خود برایم فرستاد و گفت :
((این را بخور که امام على علیه السلام به من امر فرموده است که بر نگردم تا این دارو را بیاشامى )).
چون گرفتم و خوردم شربت سردى بود در نهایت خوش طعمى و بوى مشک از آن بلند بود.
پس غلام گفت :
((حضرت فرمود چون بیاشامى به خدمتش بروى )).
من تعجب کردم که گویا از بندى رها شدم . برخاستم به در خانه آن حضرت رفته ، رخصت طلبیدم . حضرت فرمود:
((صحّ الجسم فادخل : بدنت سالم شده داخل شو)).
گریه کنان داخل شدم و سلام کردم . دست و سرش را بوسیدم . فرمود:
((اى محمد! چرا گریه مى کنى ؟))
عرض کردم :
((قربانت گردم مى گویم بر غربت و دورى راه از خدمت شما، و کمى توانایى در ماندن در ملازمت شما که پیوسته به شما بنگرم )).
فرمود:
((اما کمى قدرت ، خداوند تمام شیعیان و دوستان ما را چنین ساخته و بلا به سوى ایشان گردانید؛ امّا غربت تو، پس مؤمن در این دنیا در میان این خلق منکوس غریب است ، تا از این دار فنا به رحمت خداوند برود و در بعد مکان به حضرت ابى عبداللّه الحسین علیه السلام تأ سّى کن که در زمینى دور از ما در کنار فرات است و اما آنچه از محبت قرب و شوق دیدار ما گفتى و بر این آرزو و توانایى ندارى ، پس خداوند بر دلت آگاه است و تو را بر این نیت پاداش خواهد داد)).
بعد فرمود:
((آیا به زیارت قبر حسین علیه السلام مى روى ؟))
گفتم :
((بلى با بیم و ترس بسیار.))
فرمود:
((هر قدر ترس بیشتر است ثوابش بزرگتر است و هر کس در این سفر خوف بیند از ترس روز قیامت ایمن باشد و با آمرزش از زیارت بر گردد)).
بعد فرمود: آن شربت را چگونه یافتى ؟
))
گفتم :
((گواهى مى دهم که شما اهل بیت رحمتید و تو وصى اوصیایى . هنگامى که غلام شربت را آورد، توانایى نداشتم که بر پا بایستم و از خودم ناامید بودم و چون آن شربت را نوشیدم چیزى از آن خوش بوتر و خوش ‍ مزه تر و خنک تر نیافتم . غلام گفت : مولایم فرمود بیا؛ گفتم : با این حال مى روم هر چند جانم برود و چون روانه شدم گویا از بندى رها شدم . پس ‍ سپاس خداى را که شما را براى شیعیان رحمت گردانیده است )).
فرمود:
((اى محمد! آن شربت را که خوردى از خاک قبر حسین علیه السلام بود و بهترین چیزى است که من به آن استشفا مى نمایم و هیچ چیزى را با آن برابر مکن که ما به اطفال و زنان خود مى خورانیم و از آن خیر بسیار مى بینیم )).
فرمود:
((شخصى آن را بر مى دارد و از حائر بیرون مى رود. آن را در چیزى نمى پیچد، پس هیچ جن و جانورى و چیزى که درد و بلایى که داشته باشد نیست ، مگر آنکه آن را استشمام مى کند و برکتش برطرف مى شود و برکتش ‍ را دیگران مى برند و آن تربت که به آن معالجه مى کنند نباید چنین باشد و اگر این علت که گفتم نباشد، هر که آن را به خود بمالد یا از آن بخورد البته در همان ساعت شفا مى یابد و نیست آن مگر مانند حجرالاسود که نخست مانند یاقوتى در نهایت سفیدى بود و هر بیمارى و دردناکى خود را بر آن مى مالید در همان ساعت شفا مى یافت و چون صاحب آن دردها و اهل کفر و جاهلیت خود را بر آن مالیدند سیاه شد و اثرش کم گردید)).
عرض کردم :
((فدایت شوم آن تربت مبارک را من چگونه بردارم ؟))
فرمود:
((تو هم مانند دیگران آن تربت را بر مى دارى ، ظاهر و گشوده و در میان خرجین در جاهاى چرکین مى افکنى پس برکتش مى رود)).
گفتم :
((راست فرمودى .))
فرمود:
((قدرى از آن به تو مى دهم ، چطور مى برى ؟))
عرض کردم :
((در میان لباس خود مى گذارم )).
فرمود:
((به همان قرارى که مى کردى برگشتى . نزد ما از آن هر قدر که مى خواهى بیاشام و همراه مبرکه براى تو سالم نمى ماند)).

                                       نمایش تصویر در وضیعت عادی
آن حضرت دو مرتبه از آن به من نوشانید


نوشته شده توسط : سادات

نظرات دیگران [ نظر]


خاک کربلا و.....

یکشنبه 87 دی 29 ساعت 8:20 صبح

خاک کربلا و هدیه ملائک
در روایات میباشد که خداوند عالم خاک کربلا را تحفه و هدیه حورالعین قرار داده است ، چنانچه در کتاب شریف سفینة النّجاة روایت شده است که :
هر گاه ملائک ملا اعلى و مقرب درگاه خداوند بر زمین نزول مى کنند حورالعین به ایشان میگویند که از براى ما خاک کربلا و تسبیحى از آن ارض ‍ منوّر بیاورید. (23)

نمایش تصویر در وضیعت عادی

کربلا قبّه اسلام
روایت از معصوم علیه السلام میباشد که در حدیثى مى فرماید:
و هى البقعة التى کانت قبّة الاسلام نجى اللّه فیه المؤمنین الّذى آمنوا مع نوح فى الطوفان .
امام علیه السلام فرمودند: و آن زمین کربلا بقعه اى است که قبّه براى اسلام میباشد و خداوند نجات مى دهد بوسیله آن مؤمنین را مانند آن کسانى که ایمان آوردند و با حضرت نوح علیه السلام در طوفان . (24)
 

نمایش تصویر در وضیعت عادی 

کشتى نوح در کربلا
در طوفان جهانى حضرت نوح علیه السلام ، کشتى نوح در همه زمین ( که بصورت دریا درآمده بود) گشت تا رسید به سرزمین کربلا، حضرت نوح احساس کرد، کشتى درمانده و زمین آن را مى کشد، حضرت نوح به گمان غرق کشتى ترسید، و جریان را به خدا عرضه داشت ، جبرئیل بر او نازل شد و گفت : در این سرزمین حضرت امام حسین علیه السلام سبط حضرت محمّد خاتم پیامبران (ص ) و فرزند حضرت على خاتم اوصیاء علیه السلام را مى کشند.
حضرت نوح عرض کرد، قاتل او کیست ؟ جبرئیل گفت : قاتل او کسى است که اهل هفت آسمان و زمین او را لعنت مى کنند، حضرت نوح علیه السلام چهار بار بر قاتل امام حسین علیه السلام لعنت گفت ، آنگاه کشتى به حرکت در آمد، و سرانجام در کوه جودى (در ناحیه شام ) مستقر شد. (25)
نمایش تصویر در وضیعت عادی

درجات کربلا
زمین کربلا پنج درجه دارد.
درجه اوّل - از آب و خاک است مثل باقى زمین ها و اراضى که درخت و گیاه در آن میروید و زراعت میشود.
درجه دوّم - مقام فیض و رحمت است ، که از این خاک مقدّس بواسطه قبول نمودن آن خضوع و انکسار را، در عالم تکلیف تکوینى ، بنا به حدیث ( و لا من ارض و لا مإ الّا عوقب لترک التواضع ) که چنان فضیلت و رحمت در آن تربت پاک قرار فرموده اند که همه عوالم امکان از آن تربت اقدس بهره و فیض میبرند، بلکه فضائل و مناقب آن زمین مقدّس برترى دارد بر تربت مراقد همه ائمّه اطهار علیه السلام به مرقد انور حضرت محمّد (ص ) زیرا که چند فضیلت در تربت حضرت سیّد الشّهدأ علیه السلام هست که در تربت هیچ پیغمبرى و وصّى او نیست و در تربت هاى سائر ائمّه علیه السلام نیز نیست .
درجه سوّم - کربلا محل اندوه و محنت است و هر یک از مقرّبین درگاه الهى و انبیاء و اؤ لیاء و اوصیّاء در وقت ورود به آن زمین فیض نزدیک مى شود مهموم و اندوهگین مى باشند چنانکه حضرت صادق علیه السلام در خصوص زائرین آن مظلوم مى فرماید: که زائر باید تشنه و گرسنه و ژولیده مو و خاک آلوده و گریان و مهموم باشد.
تأ سّیا له و للمستشهدین بکربلا و اهل بیته المظلومین المهمومین .
درجه چهارم - کربلا نعیم جنّات است ، زیرا که همه بهشت را خداوند متعال از نور مقدّس و منوّر مدفون کربلا، خامس آل عبا علیه السلام خلق نموده است ، و حضرت امام صادق علیه السلام در خصوص ترک کنندگان زیارت آن سرور فرموده است :
مَن تَرَکَ زیارَة الحسین علیه السلام و هو یزعم شیعة فلیس هو الشیعة و ان کان من اهل الجنّة هو ضیفان اهل الجنّة .
ترجمه : امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس ترک کند زیارت امام حسین علیه السلام را و در حالى که خیال کند از شیعیان ماست ، بلکه او شیعه ما نیست و اگر هم وارد بهشت شود، میهمان اهل بهشت خواهد بود، ( نه صاحب خانه ).
رسول خدا (ص ) مى فرماید:
اِنّى اَشِمُ رائِحَة الجَنَّة مِن الحسین علیه السلام ،
یعنى ، همانا از حسین علیه السلام بوى بهشت را استشمام مى کنم .
پس بر طالبین بهشت لازم است که داخل کربلاى ظاهرى شوند و او از باب خاصّه آن که عبارت از بکاء و اقامه مجالس عزا بشود تا در یوم النّشور به مقام قرب و مصاحبت آن بزرگوار در جناب النّعیم باشد.
درجه پنجم : رضوان اللّه یعنى مکان خوشنودى که فوق همه نعمتها و راحتها و فیضهاست زیرا که تربت پاک بنا بخضوع که در عالم تکوین قبول نمود داراى نور الانوار همه انوار شده و خداوند عالم آن تربت طاهره را که باعث ضیاء و روشنائى همه فرموده و مکان و مقام پیامبران اولوالعزم در بهشت عنبر سرشت در تربت کربلا خواهد شد، و همین خاک کربلا است که در مقام فخر و مباهات فریاد مى نماید:
اِنّاارض اللّه المقدّسة المبارکة .
من همان زمین مقدّس و مبارک خدا هستم . با اعتقاد پاک دفن شده گان آن خاک از بیم و هراس یوم الحساب آسوده و مطمئن شده و بدون حساب داخل بهشت و ساکن حُسن المأ ب میشوند.
بلکه بر روایت حضرت صادق علیه السلام حتى هر خر و اشترى که در کربلا بمیرد به بهشت مى رود. (26)
نمایش تصویر در وضیعت عادی

زیارت ملائکه از کربلا


در کتاب کامل الزیارة روایت شده است که حق تعالى امر فرمود، به ملائکه که زیارت کنند موضع دفن حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را هزار سال پیش از شهادت آن بزرگوار، و همچنین روایت شده است که در وقت هر نماز از نمازهاى پنجگانه هفتاد هزار ملائک به زیارت آن سرور مشرّف میشوند و تا روز قیامت نوبت زیارت به ایشان میسّر نمى شود. (27)

 نمایش تصویر در وضیعت عادی

  کربلا پاره اى از بهشت است
قال رسول اللّه (ص ): یا جابر زُر قبر الحسین علیه السلام بکربلا فانّ کربلا قطعة من الجنّة .
رسول خدا (ص ) فرمود:اى جابر زیارت کن قبر حسین علیه السلام را در کربلا، پس هر آینه کربلا پاره اى از بهشت است .
خدا هم طول عمر به جابر داد و موفّق گردید قبر حسین را زیارت نماید. یقینا حدیث مشهور زیارت جابر در روز اربعین را حسین علیه السلام شنیده اید.
اگر چشم بصیرتى باشد سزاوار است خاک کربلا را توتیاى چشم کنیم . خاکى که رسول خدا (ص ) به آن متبرّک مى شدند.(28)
 

نمایش تصویر در وضیعت عادی
ثواب زائر قبر حسین علیه السلام
روایت شده است که حضرت خاتم الانبیاء (ص ) در خانه عایشه بود، حسین علیه السلام آمد، عایشه خواست مانع شود، رسول خدا(ص ) جریان آتیه حسین علیه السلام و مقامات او و زائرش را ذکر مى فرماید: که حسین علیه السلام در زمین کربلا کشته و مدفون مى گردد، هرکس او را زیارت کند ثواب یک حجّ و یک عمره من به او داده مى شود، عایشه تعجّب کرد و گفت : ثواب حجّ و عمره شما!
فرمود: بلى ثواب دو حجّ و دو عمره من .
باز عایشه تعجّب کرد! و رسول خدا(ص ) فرمود ثواب سه حجّ و سه عمره من .
همینطور زیاد فرمود، که در روایت چنین است ثواب نود حجّ و نود عمره رسول خدا (ص ) براى زائر قبر حسین علیه السلام است .
البته از این حجّ و عمره تا نود با اعتبار حال و معرفت و محبّت زائر قبر حسین علیه السلام است ، با چه علاقه اى رو به قبر حسین علیه السلام رفته است .
و نیز فرمودند چنین ثوابهاى عظیمى که براى زیارت کننده قبر حسین علیه السلام است موجب دلشادى من گردید. (29)
نمایش تصویر در وضیعت عادی
جوار امام حسین علیه السلام بهتر از بهشت
اگر کسى از گناهان مى ترسد و نمى داند که آیا توبه اش پذیرفته شده است یا خیر؟ رسول خدا (ص ) وعده فرموده است که زوّار قبر حسین علیه السلام و عزادارانش را تنها نگذارد، در وحشتها و ظلمتها از آنان فریاد رسى بفرماید.
در صحراى محشر که هر کس سر گرم خودش مى باشد عدّه اى در جوار امام حسین علیه السلام زیر سایه عرش رحمتند، به قدرى از مجالست با امام حسین علیه السلام مأ نوسند و لذّت میبرند که وقتى حوریان از بهشت برایشان پیغام مى فرستند که ما منتظر شمائیم ، چرا نمى آئید پاسخ مى دهند ما لذّت مجلس امام حسین علیه السلام را به مصاحبت با شما ترجیح میدهیم .
راستى که جاى امیدوارى است بقول شیخ شوشترى اگر مقام ما به حدّى نرسیده باشد که در اوّل محشر نزد امام حسین (ع ) زیر سایه عرش باشیم امیدواریم که در چاله و ظلمتکده جهنّم هم نباشیم پیغمبر ما نجات دهد.

نوشته شده توسط : سادات

نظرات دیگران [ نظر]


مباهات خدا بر زائر کربلا

یکشنبه 87 دی 29 ساعت 8:7 صبح

مباهات خدا بر زائر کربلا
از ذریح محاربى منقول است که گفت : به حضرت امام جعفر صادق (ع ) شکایت کردم آنچه به من مى رسد از قوم و فرزندان من هر گاه به ایشان نقل مى کنیم ثواب زیارت قبر حضرت امام حسین (ع ) را تکذیب من مى کنند و مى گویند:
تو دروغ مى بندى بر امام جعفر (ع ) حضرت فرمود: اى ذریح ! بگذار مردم را که به هر جا که خواهند بروند.
والله ، که حق تعالى مباهات مى کند به زایران حضرت امام حسین (ع ) و آنها که از راه هاى دور به زیارت آن حضرت مى روند، با ملائکه مقرّبین و حاملان عرش خود حتّى آنکه مى فرماید به ایشان که : آیا نمى بینید زیارت کنندگان قبر حسین بن على (ع ) را که آمده اند با نهایت شوق به سوى آن حضرت و به سوى فاطمه زهرا(س ).
به عزّت و جلال و عظمت خود سوگند مى خورم که : واجب گردانم براى ایشان کرامت خود را که ایشان را گرامى دارم و داخل گردانم ایشان را در بهشتى که مهیّاکرده ام براى دوستان خود پیغمبران و رسولان خود.
اى ملائکه من ! اینها زیارت کنندگان حسین اند که محبوب محمّد (ص ) است که او پیغمبر و حبیب من است
و هر که مرا دوست مى دارد حبیب مرا دوست مى دارد و هر که حبیب مرادوست مى دارد محبوب او را دوست مى دارد.
و هر که حبیب مرا یا محبوب او را دشمن مى دارد بر من لازم است که او را به بدترین عذاب هاى خود عذاب کنم و به آتش خود او را بسوزانم . و جهنّم را جایگاه او گردانم و او را عذاب کنم که هیچ یک از عالمیان را عذاب نکرده باشم . (46)
مشایعت ملائک زائر کربلا را
از حضرت امام جعفر صادق (ع ) منقول است که : چون شخصى از خانه خود بیرون آید به عزم زیارت حضرت امام حسین (ع ) به سوى کربلا مشایعت کنند او را از هفتصد ملک از بالاى سر او و زیر پاى او از جانب راست و چپ و پیش رو و پشت سر او تا او را به اهلش برسانند. پس چون زیارت کند آن حضرت را ندا کند او را منادى که : (گناهانت آمرزیده شد پس ‍ از سر گیر عمل را).
پس با او برمى گردند آن ملائکه تا داخل خانه خود شود. پس به او مى گویند که : (تو را به خدا سپردیم ).
پس پیوسته به زیارت او مى آیند تا روز مردن او وبعد از مرگ او، هر روز. و زیارت مى کنند حضرت امام حسین (ع ) را و ثوابش از آن مرد است .(47)
ماءواى حسین

 

اى زمین کربلا اینجا بود ماءواى من

 

مى شود اى کربلا اینجا فزون غمهاى من

 

کربلا بر روى تو عرش خدا بنهاده پا

 

تا ببوسد خلق عالم خاک زیر پاى من

 

کربلا اینجا دگر وادى جانبازان بود

 

قاب قوسین عون و جعفر،اکبر او" ادناى من

 

کربلا وادى طور مصطفى اینجا بود

 

غرق خون اینجا بیند خواهرم سیماى من

 

کربلا این سرزمین گلزار زهرا مى شود

 

در کنار یکدیگر پرپر شود گلهاى من

 

از براى کشتن من شمر دون بى حیا

 

میزند با چکمه بر سینه سیناى من

 

این سر نورانى بالاى نى منزل کند

 

مى چکد از نوک نى خون جگر از ناى من

 

هرکه چون آرام دل با نغمه هاى جان گداز

 

مى شود مدهوش اگر نو شد مى از میناى من تارک زیارت قبر حسین (ع )

شخصى به خدمت امام صادق (ع ) عرض کرد: فداى تو شوم ، چه مى فرمائید در حقّ کسى که ترک کند زیارت قبر حضرت حسین (ع ) را، و در حالى که قادر به زیارت آنحضرت باشد؟
فرمود: مى گویم که او عاقّ حضرت رسول (ص ) و عاقّ ما شده است ، و سبک شمرده است امرى را که براى او نافع است .
و هر که آن حضرت را زیارت کند خدا حوائج او را متکفل مى گردد. و کفایت مهمّات دنیائى او رامى نماید. و زیارت آن حضرت بارى بنده روزى جلب مى نماید، و آنچه در این راه خرج نماید خدا به او عوض مى دهد، و گناه پنجاه ساله او را مى آمرزد، در حالى بسوى اهل خویش باز مى گردد که هیچ گناه و خطائى بر او نباشد، مگر آنکه از نامه عمل او محو شود. و اگر در این سفر بمیرد ملائک نازل مى شوند و او را غسل مى دهند و گشاده شود براى او درى بسوى بهشت که داخل شود بر او نسیم بهشتى .
و اگر سالم بماند گشاده شود براى او درى که نازل شود از آن در روزى او و حقتعالى به عوض هر درهمى که او خرج کرده است هزار درهم به او بدهد وبراى او ذخیره نماید، و چون محشور شود به او گویند که خدا این عوض ‍ را براى تو ذخیره کرده است و امروز به تو رسانید.(48)



نوشته شده توسط : سادات

نظرات دیگران [ نظر]